قرمزی و تورم پلک که از شایعترین علل مراجعه روزمره بسیاری از بیماران به مراکز درمانی است طیف وسیعی از بیماریهای مختلف را دربرمیگیرد. این طیف از آلرژی مختصر پلک (که حتی بدون اقدام درمانی نیز خود به خود بهبود مییابد) تا سلولیت اربیت (که میتواند در اثر ترومبوز سینوس کاورنو و مننژیت حتی به نابینایی و مرگ منجر شود) و نیز تومورهای بدخیم گسترده است. در اغلب موارد میتوان با معاینه دقیق پلک و ارزیابی علایم و نشانهها و نیز توجه به مواجهات محیطی و شغلی بیمار به تشخیص قطعی رسید. تشخیص زودهنگام و اقدام عاجل برای درمان سلولیت اربیت (عفونت نسوج اطراف کره چشم) به ویژه در کودکان دارای اهمیت زیادی است و هر پزشکی باید در این زمینه توانا باشد. مقالهای که پیش روی شماست در یادآوری علل، تشخیص افتراقی و درمان قرمزی و تورم پلک بسیار مفید است.
تشخیص افتراقی قرمزی و ادم پلک گسترده است و طیفی مشتمل بر درماتوزهای خوشخیم و خودمحدود شونده تا تومورهای بدخیم و عفونتهای تهدیدکننده بینایی را در بر میگیرد. معمولا با معاینه پلک و ارزیابی دقیق علایم و مواجهات بیمار میتوان به تشخیص قطعی رسید. مشاهده یک پلک قرمز متورم اغلب وجود سلولیت را یادآوری میکند. سلولیت اربیت عفونتی شدید بوده با پروپتوز و فلج چشمی تظاهر میکند و به بستری و تجویز آنتیبیوتیک وریدی به منظور جلوگیری از تهدید بینایی نیاز دارد. وضعیتهایی که خطر کمتری دارند، نظیر درماتیت تماسی، درماتیت آتوپیک و بلفاریت، علل شایعتر قرمزی و ادم پلک هستند. این وضعیتهای کمخطرتر اغلب با کورتیکواسترویید موضعی و بهداشت مناسب پلک بهبود مییابند. تشخیص آنها براساس سرنخهای بالینی نظیر سیر زمانی، وجود یا عدم وجود علایم تحریکی، پوستهریزی و سایر یافتههای پوستی صورت میگیرد. ضایعات مجزای پلک نیز شاخص تشخیصی مهمی هستند. یافتن وزیکول، اروزیون و دلمه میتواند نشانهای از عفونت هرپس باشد. ندولهای خوشخیم و خودمحدود شونده پلک نظیر گلمژه(hordeolum) و شالازیون اغلب به کمپرس گرم پاسخ میدهند، در حالی که ضایعات بدخیم به برداشت جراحی نیاز دارند.
بیماران مبتلا به قرمزی و ادم پلک اغلب در ابتدا به پزشک خانواده مراجعه میکنند. در بیماران مبتلا به تورم و قرمزی پلک ممکن است شک به سلولیت ایجاد شود، هرچند درماتیت عامل بسیار شایعتری است. تشخیص افتراقی ادم پلک گسترده است اما آگاهی درباره نمای کلیدی چندین عامل بالقوه میتواند به پزشکان برای تشخیص این وضعیتها کمک کند در بیمار مبتلا به ادم پلک باید توجه ویژه به دید، مواجهات و سایر عوامل در تاریخچه وی معطوف گردد.
● درماتیت تماسی
درماتیت تماسی شایعترین عامل التهاب پوست پلک است. پوست پلک به محرکها و آلرژنها بسیار حساس است زیرا ضخامت اندکی دارد و در معرض تماس مکرر مستقیم با آلودگیها از طریق انگشتان و دست با مواد شیمیایی است. پوست پلک به عنوان یکی از حساسترین نقاط بدن، ممکن است اولین یا تنها منطقهای باشد که نشانههای درماتیت تماسی را بروز میدهد، در حالی که سایر نقاط بدن در صورت مواجهه با عامل مشابه سالم باقی میمانند. درماتیت تماسی را میتوان به انواع آلرژیک و تحریکی تقسیمبندی نمود. تابلوی تظاهرات این انواع اغلب به راحتی قابل افتراق نیست اما بیماران مبتلا به درماتیت تماسی تحریکی نسبت به مبتلایان به درماتیت تماسی آلرژیک که به طور مشخص از خارش شکایت دارند، بیشتر با سوزش و تیرکشیدن مراجعه میکنند.
▪ اتیولوژی
درماتیت تماسی پلک در درماتیت تماسی آلرژیک با واسطه واکنش افزایش بیش حساسیتی نوع IV و در درماتیت تماسی تحریکی با واسطه اثر توکسیک (سمی) مستقیم رخ میدهد. در اغلب موارد عامل آن استعمال مواد بر روی موها، ناخن یا صورت است تا استعمال مستقیم بر روی پلکها.
▪ تشخیص
باید درباره مواجهه با عوامل شناختهشدهای که درماتیت تماسی پلک ایجاد میکنند شرح حال دقیق گرفته شود. باید درباره شغل بیمار، تفریحات و مصرف مواد آرایشی (از جمله مواد آرایشی غیرچشمی، محصولات جدید به کار رفته و محصولاتی که سابقا استفاده شده است، زیرا تغییر در فرمول آرایشی شایع است) پرسش شود. بیماران دچار درماتیت تماسی تحریکی ممکن است از خارش، سوزش یا تیرکشیدن پلکها و نواحی اطراف چشم با یا بدون درگیری صورت و دستها شکایت داشته باشند. معاینه فیزیکی ممکن است نشاندهنده ترکیبی از قرمزی، ادم و وزیکول در بیماران مبتلا به درماتیت حاد یا پوستهریزی پوست در مواردی که التهاب چندین هفته به طول انجامیده است، باشد (شکل۲). اگر پس از گرفتن شرح حال و انجام معاینه فیزیکی عامل مسبب شناسایی نشد، ارجاع بیمار به متخصص پوست یا آلرژی برای انجام آزمون برچسب پوستی (test hctap) میتواند آلرژن مخفی را شناسایی کند.
▪ درمان
درمان درماتیت تماسی اجتناب از عامل ایجادکننده است. بیمار باید فهرستی از آلرژنها یا محرکهای شایع را تهیه و به وی توصیه شود برچسب تمامی محصولات را با دقت مطالعه کند. درماتیت تماسی آلرژیک حاد پوست پلک را میتوان با دوز کم استرویید موضعی ۲ بار در روز به مدت ۱۰-۵ روز درمان کرد. استفاده طولانیمدت از این داروها بر روی پلک ممکن است به آتروفی پوست، گلوکوم یا کاتاراکت منجر شود؛ بنابراین، استفاده از ضعیفترین ترکیب موجود و در کوتاهترین زمان لازم برای از بین بردن بثورات حایز اهمیت است. هرچند درماتیتهای تماسی آلرژیک از نوع تاخیری با مکانیسم آزادسازی هیستامین از ماستسلها عمل نمیکنند، ممکن است آنتیهیستامینهای خوراکی به علت اثرات ضد خارش و تسکین دهندگی سبب بهبود علایم شوند. در بیماران مبتلا به درماتیت تحریکی ممکن است استفاده از کمپرس سرد و سپس استعمال نرمکنندهها مفید باشد. استفاده از استرویید موضعی برای درماتیت تماسی تحریکی موثر نیست (حداقل در یک مطالعه چنین بوده است). با این حال، در عمل اغلب از استروییدها استفاده میشود زیرا افتراق درماتیت تماسی تحریکی و آلرژیک ممکن است دشوار باشد.
● درماتیت آتوپیک
درماتیت آتوپیک، وضعیت پوستی مزمن و عودکنندهای است که توزیع آن وابسته به سن است. در ایالات متحده آمریکا، ۲۰%-۱۰% از کودکان و ۳%-۱% از بزرگسالان به آن مبتلا بوده و تقریبا در ۱۵% از موارد درگیری پلک رخ میدهد.
▪ اتیولوژی
تصور میشود اتیولوژی درماتیت آتوپیک ترکیب پیچیدهای از تداخلات ژنتیکی، محیطی و ایمونولوژیک را در بر میگیرد. غالبا یک الگوی توارث قوی خانوادگی وجود دارد. تغییر کارکرد سلول T به صورت تشدید فعالیت T یاریگر۲(۲hT) مشاهده میشود. عوامل تشدید یا ایجادکننده عبارتند از آلرژنهای موجود در هوا، مواد شیمیایی، غذاها و استرس روحی. کارکرد سدپوستی نیز در بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک کاهش یافته و آنها را به چنین آلرژنها و محرکهایی حساس میسازد.
▪ تشخیص
درماتیت آتوپیک با درگیری پلک ممکن است با خارش، ادم، اریتم (قرمزی)، لیکنیفیکاسیون (هیپرپیگمانته شدن و افزایش ضخامت پوست)، شقاق یا پوستهریزی ظریف پلک تظاهر کند. به طور تیپیک ادم و قرمزی پلک در درماتیت آتوپیک کمتر از درماتیت تماسی است و لیکنیفیکاسیون و پوستهریزی ظریف، نمای غالب است (شکل ۳). با این حال، در برخی موارد ممکن است افتراق آن از درماتیت تماسی دشوار باشد. در این موارد، میتوان با شناسایی سایر تابلوهای درماتیت آتوپیک نظیر توزیع ضایعات در مناطق فلکسور (چینهای بدن) در بزرگسالان و کودکان بزرگتر و سابقه خانوادگی آسم، رینیت و درماتیت آتوپیک، تشخیص را مطرح نمود. تابلوی درماتیت آتوپیک ممکن است با وقوع عفونت یا درماتیت تماسی پیچیده شود و تشخیص دشوارتر گردد. شک به این عوارض باید در بیمارانی که دچار التهاب جدید یا حاد پلک در زمینه درماتیت آتوپیک به خوبی کنترل شده میگردند، ایجاد شود.
▪ درمان
درمان عبارتست از
ـ آنتیهیستامینهای خوراکی
ـ مرطوبکنندهها
ـ کورتیکواسترویید با دوز کم و به مدت کوتاه.
میتوان از داروهای موضعی تعدیل کننده ایمنی نظیر تاکرولیموس و پیمکرولیموس(Pimecrolimus) در موارد مقاوم استفاده کرد. استفاده از این عوامل بر روی پلکها و صورت بدون خطر است اما از آنجا که در مطالعات حیوانی و گزارشهای انسانی با انواع متعددی از سرطانها همراه بودهاند باید به عنوان درمان خط دوم به کار گرفته شوند.
● بلفاریت
بلفاریت، التهاب مزمن و شایع حاشیه پلک است. میتوان آن را براساس منطقه آناتومیک درگیر طبقهبندی نمود: بلفاریت قدامی قاعده مژهها را درگیر میکند، در حالی که بلفاریت خلفی دهانه غدد میبومین را گرفتار میکند. بلفاریت اغلب با بیماریهای دیگری همچون روزاسه، درماتیت سبورییک و کراتوکونژونکتیویت سیکا همراه است.
▪ اتیولوژی
اتیولوژی دقیق بلفاریت ناشناخته است. بلفاریت قدامی اغلب با عفونت استافیلوکوکی یا سبوره مرتبط است، در حالی که بلفاریت خلفی عموما از اختلال کارکرد غدد میبومین ناشی میشود.
▪ تشخیص
در بیماران مبتلا به بلفاریت، لبههای پلک قرمز و مختصری متورم است. وجود پوستههای نرم، چرب و زرد یا ندرتا پوستههای شکننده اطراف مژهها، بلفاریت را از سایر علل التهاب پلک افتراق میدهد. بیماران اغلب ممکن است دچار خارش، علایم تحریکی و سوزش باشند. کشت لبه پلک در بیماران مبتلا به بلفاریت قدامی راجعه و آنهایی که به درمان پاسخ نمیدهند اندیکاسیون دارد. در موارد مقاوم ممکن است انجام بیوپسی برای کنارگذاشتن کارسینوم ضروری باشد.
▪ درمان
بهداشت پلک اساس درمان است. کمپرس گرم و به دنبال آن ماساژ آرام برای تخلیه ترشحات میبومین توصیه میشود. شستشوی پلک با شامپو بچه رقیق شده یا شستشودهندههای پلک باعث بهبود بیشتر میگردد. برای بیماران مبتلا به بلفاریت استافیلوکوکی، استفاده از آنتیبیوتیک موضعی در هنگام شب به مدت یک هفته یا بیشتر میتواند بهبود را تسریع بخشد. در بیماران مبتلا به اختلال کارکرد غدد میبومین میتوان تتراسیکلین خوراکی تجویز کرد. درمان کوتاهمدت با دوز کم کورتیکواستروییدهای موضعی نیز به کار برده میشود. از آنجا که بلفاریت ممکن است به عوارضی نظیر ریزش مژهها(madarosis)، تریکیازیس (مژههایی که مسیرشان منحرف شده است) و اسکار قرنیه منجر شود، بیمارانی که بیماری مقاوم دارند باید به چشمپزشک ارجاع شوند.
● سلولیت اربیت و پرهسپتال
سلولیت پرهسپتال و سلولیت اربیت، عفونتهای پلک یا بافت اربیت هستند که با قرمزی و تورم پلک تظاهر میکنند. هرچند این وضعیتها در مقایسه با درماتیت تماسی و درماتیت آتوپیک از علل کمتر شایع تورم پلک به شمار میروند، شناخت و درمان فوری به منظور پیشگیری از نابینایی و سایر عوارض جدی، نظیر مننژیت و ترومبوز سینوس کاورنو حیاتی است. شناخت آناتومی پلک در افتراق سلولیت اربیت از سلولیت پرهسپتال حایز اهمیت است. دیواره (سپتوم) اربیت غلافی از بافت همبند است که از استخوانهای اربیت به لبههای پلک فوقانی و تحتانی کشیده میشود. این دیواره به صورت یک سد در برابر عفونتهای عمقی ساختمانهای اربیت عمل میکند (شکل ۴). به عفونت بافتهای سطحیتر از سپتوم اربیت سلولیت پرهسپتال اطلاق میشود، در حالی که عفونتهای عمقیتر از سپتوم اربیت، سلولیت اربیت تلقی میشوند. افتراق بین این وضعیتها برای درمان مناسب حایز اهمیت است. سلولیت پرهسپتال و سلولیت اربیت در کودکان شایعتر از بزرگسالان است.
▪ اتیولوژی
سلولیت پرهسپتال از گسترش مجاورتی عفونت دستگاه تنفسی فوقانی، ترومای موضعی پوست، آبسه، گزش حشرات یا زرد زخم ناشی میشود. عامل ۸۰%-۶۰% از موارد سلولیت اربیت، سینوزیت است. جراحی، تروما یا عوارض ناشی از سلولیت پرهسپتال یا داکریوسیستیت نیز ممکن است به سلولیت اربیت منجر شود. پاتوژنهایی که مسوول اغلب موارد سلولیت پرهسپتال و اربیت هستند عبارتند از: هموفیلوس آنفلوآنزا گونههای استافیلوکوک و گونههای استرپتوکوک. ایزولههای استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متیسیلین موجود در جامعه (MRSA) در سلولیت پرهسپتال و اربیت رو به فزونی است.
▪ تشخیص
سلولیت پرهسپتال و اربیت باید از سایر بیماریهایی که ممکن است به صورت مشابه تظاهر کنند نظیر تروما، بدخیمی، درماتیت تماسی و واکنشهای آلرژیک افتراق داده شوند. سابقه سینوزیت، تب، بیحالی، ضربه موضعی، زردزخم یا جراحی ممکن است در افتراق سلولیت از سایر علل کمککننده باشد. معاینه فیزیکی کلید افتراق سلولیت پرهسپتال از سلولیت اربیت است. هرچند هر دو وضعیت ممکن است با تورم و قرمزی پلک تظاهر کنند، سلولیت اربیت با نشانهها و علایم دیگری نظیر پروپتوز (بیرونزدگی چشم)، کاهش حدت بینایی، درد همراه با حرکات چشم، محدودیت حرکات عضلات خارجی چشم و نقصآوران مردمک (یعنی اختلال در تحریک نوری ورودی به سیستم حرکتی مردمک که در این حالت در صورتی که نور به چشم آسیبدیده بتابد در مقایسه با زمانی که نور به چشم سالم یا غیر آسیب دیده بتابد کاهش انقباض هر دو مردمک به طور قرینه دیده میشود)، تظاهر میکند. در بیماران مشکوک به سلولیت اربیت، باید سیتیاسکن با ماده حاجب برای ارزیابی وسعت عفونت و مشاهده آبسه پریوست درخواست شود. سایر آزمونهای لازم شامل شمارش گویچه سفید خون، کشت ملتحمه و کشت خون است.
▪ درمان
سلولیت پرهسپتال خفیف در کودکان و بزرگسالان اغلب به صورت سرپایی و با تجویز آنتیبیوتیکهای خوراکی وسیعالطیف (مثلا، دیکلوگزاسیلین ، آموکسیسیلین / کلاوولانات) و پیگیری با فواصل نزدیک درمان میشود. سلولیت پرهسپتال در کودکان کمسنتر از ۴ سال به بستری در بیمارستان و تجویز آنتیبیوتیک وریدی نیاز دارد. اگر پس از معاینه یا تصویربرداری با سیتیاسکن شک به سلولیت اربیت ایجاد شد، ارجاع به یک چشمپزشک یا متخصص گوش و حلق و بینی ضروری است. تمامی بیماران مبتلا به سلولیت اربیت به نظارت در بیمارستان و تجویز آنتیبیوتیکهای وریدی وسیعالطیف (نظیر آمپیسیلین / سولباکتام، سفالوسپورین نسل دوم یا سوم) نیاز دارند. با افزایش شیوع استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) در جامعه، ممکن است به رژیمهای درمانی تجربی(ciripme) جایگزین نیاز باشد. این درمانها عبارتند از کلیندامایسین، کوتریموکسازول، دوکسی سیکلین و مینوسیکلین. بیماران مبتلا به سلولیت اربیت ناشی از MRSA خارج بیمارستانی(deriuqa-ytinummoc) ممکن است به درمان وریدی با وانکومایسین، لینزولید یا داپتومایسین نیاز داشته باشند.
● سایر علل بالقوه آنژیوادم
آنژیوادم به تورم عمقی زیاد با واسطه واکنش بیش حساسیتی نوع I اطلاق میشود که توسط حلزون صدفدار، داروها یا سایر آلرژنها به وجود میآید. این وضعیت ممکن است با تورم پلکها همانند سلولیت تظاهر کند؛ با این حال، در اغلب موارد دو طرفه است و با تورم همزمان در سایر مناطق قابل اتساع بدن، به ویژه سایر ساختمانهای صورت و اندامها همراه است. در سلولیت، رنگ پوست به بنفش متمایل است و با درد بیشتری همراه است. آنژیوادم اغلب خود محدود است، اما در صورت درگیری دستگاه تنفسی فوقانی، اقدام طبی فوری ضروی است.
▪ گلمژه خارجی، داخلی و شالازیون
گلمژه خارجی، عفونت استافیلوکوکی شایع فولیکول مژه و غده زایس (seiZ)همراه با آن است. به طور تیپیک یکطرفه بوده و با تندرنس، قرمزی و تورم موضعی لبه پلک تظاهر میکند. گلمژه داخلی، عفونت استافیلوکوکی غدد میبومین است. یکطرفه بوده و با درد، تورم پلک و قرمزی بیشتری در مقایسه با گلمژه خارجی همراه است. شالازیون التهاب لیپوگرانولوماتوز ندولار و استریل غدد میبومین است. بدون درد بوده و قرمز نیست. درمان خط اول در تمامی این موارد عبارتست از کمپرس برای محدودکردن (لوکالیزه کردن) التهاب و درناژ خود به خودی. برای محدودکردن انتشار عفونت در گلمژه میتوان آنتیبیوتیک موضعی تجویز کرد. در ضایعات مقاوم، ارجاع به چشمپزشک برای برش و درناژ ضروری است.
▪ روزاسه
روزاسه، وضعیت مزمن پوستی است که بیش از همه بزرگسالان را در دهههای چهارم و پنجم عمر گرفتار میکند. معمولا با گرگرفتگی، قرمزی و تلانژکتازی صورت همراه است. برخی بیماران دچار پاپول و پوستول بر روی بینی، گونه، پیشانی و چانه میشوند. هرچند درگیری پلک معمولا با بیماری منتشر پوست که کل صورت را گرفتار میکند همراه است، نشانههای چشمی روزاسه ممکن است ابتدا ظاهر شوند.
درگیری پلک ممکن است به صورت بثورات جوشمانند پلک، تورم اطراف اربیت و قرمزی، تلانژکتازی لبههای پلک و افزایش ضخامت و نامنظمی پلک با درجات گوناگون تظاهر کند. درمان شامل بهداشت پلک، تتراسیکلین سیستمیک، مترونیدازول موضعی یا ژل آزلاییک اسید ۱۵% است. با این حال، ژل آزلاییک اسید از مترونیدازول تحریککنندهتر است و باید به بیماران توصیه شود از مصرف ژل اطراف چشمها خودداری کنند. بیماران مبتلا به روزاسه شدید ممکن است دچار نئوواسکولاریزاسیون و اسکار قرنیه شوند؛ این بیماران باید به چشمپزشک ارجاع شوند.
▪ هرپس سیمپلکس و هرپس زوستر چشمی
درگیری لبه پلک در هرپس سیمپلکس ناشایع است و با دستههایی از وزیکولهای کوچک همراه با تورم و قرمزی پلک به صورت یک طرفه تظاهر میکند. در برخی موارد، وزیکولها بسیار مخفی هستند یا قبلا پاره شده به اروزیون تبدیل شدهاند که در این صورت تشخیص را پیچیده میکنند . وزیکولها به طور تیپیک دلمه بسته و بدون اسکار بهبود مییابند.
هرپس زوستر چشمی وضعیت شایعی است که در منطقه توزیع عصب ششم به صورت یک طرفه تظاهر میکند. بثورات ماکولوپاپولر دردناک، همراه با وزیکول، دلمه، زخم، قرمزی و تورم ظاهر میشوند. این وضعیت اکثر موارد در بزرگسالان سالمند رخ میدهد. بیماران عمدتا به سردرد، تب و بیحالی دچار میشوند. درمان با عوامل ضد ویروسی سیستمیک اندیکاسیون دارد و باید ارجاع به چشمپزشک برای ارزیابی عواقبی همچون بیماری قرنیه یا ایریت (التهاب عنبیه) صورت گیرد.
▪ تومورهای بدخیم
کارسینوم سلول بازال(BCC)، ۹۰% از تمامی تومورهای بدخیم لبه پلک را به خود اختصاص میدهد، در حالی که این رقم برای کارسینوم سلول سنگفرشی(SCC) ۵% است. هر دو نوع تومور به طور عمده در سالمندان، افراد با پوست روشن و شرح حال مواجهه مزمن با نور آفتاب رخ میدهد، ضایعات اغلب بر روی پلک تحتانی و کانتوس داخلی ایجاد میشوند. تظاهرات بالینی گوناگون است اما یافته شایع وجود یک ندول همراه با تلانژکتازی است که ممکن است زخمی شود. درمان انتخابی هر دو نوع تومور جراحی میکروگرافیک موس (Mohs) است.
کارسینوم سباسه ۵%-۱% از تومورهای بدخیم پلک را به خود اختصاص میدهد. کارسینوم مجزای سباسه بدون درد است و به صورت ندولهای غیرحساس که از غدد میبومین یا زایس یا غدد سباسه کارونکل منشا میگیرند تظاهر میکند. این ضایعات ممکن است از شالازیون مزمن تقلید کنند و اغلب در پلک فوقانی و کارونکل یافت میشوند، این تومورها از سرطان سلول سنگفرشی و بازال مهاجمترند. درمان آنها برداشت جراحی وسیع است.
▪ بیماریهای سیستمیک
بیماریهای سیستمیک نظیر میکسدم، بیماری کلیه، نارسایی احتقانی قلب و نشانگان ورید اجوف فوقانی ممکن است با تورم اطراف اربیت تظاهر کنند. ادم منتشر یا منطقهای و نیز سایر نشانهها و علایم مخصوص هر یک از این بیماریها نیز قاعدتا وجود دارد. «بثورات هلیوتروپ» در اطراف چشم ممکن است اولین نشانه درماتومیوزیت باشد که یک میوپاتی التهابی ایدیوپاتیک است. سایر بیماریهای سیستمیک همراه با بثورات مجزای پلک عبارتند از
ـ آمیلوییدوز
ـ لوپوس اریتماتوی دیسکویید
ـ نشانگان شوگرن
ـ وگرانولوماتوز وگنر